مسترمافیاp3⛓🔪❤️

𝖪𝗂𝗆 𝗛𝗼𝗻𝗲𝘆!🧀 · 12:54 1400/04/19

سلام*-*

خوبید خوشید؟

ببخشیددیروز نبودم

بریم ادامه براپارت۳😊💙🌙

قسمت سه مستر مافیا❤️⛓🔪

 

اززبان ا/ت💚💚💚💚

همه نشستن منم رفتم پرونده اسلحه هاروآوردم ودادم به بابا.

ا/ت:بفرمایین باباجون:)

بابا:مرسی دخترم بیابشین:)........نه پرونده لی هانگ فی (یکی ازآدمای دولتی)روهم‌بیار

ا/ت:چشم الان میارم

رفتم پرونده اون یارو هم آوردم.اوففف چطورقاطی نمیکنن.

پرونده رودادم به باباونشستم پیش مامان اینا

نونا:خب،ا/ت جونی چه خبرا؟😄

ا/ت:هیچی سلامتی،خیلی وقت بودندیده بودمتا:/ کجا بودی نامرد

نونا:هیچی بابا،میگم میای با بروبچ بریم فردا تولد هانگسو هست(نمد اسم پسره یا دختر:/حالافرض کنین دوستشونه که دختره)

ا/ت:همون هانگسوکه دوست دختر قبلی سوکجینا رومیگی!؟

نونا:نه هانگسو....دوست دبیرستانمون نه این هانگسوعه:/😒

ا/ت:آها،به کّل فراموشش کرده بودم@__@

نونا:توچی رویادت میمونه.........میگی یومی...یومی

یومی که سرش توگوشیش بود گفت:ها چیه چی میخوای#__#😐

نونا:هیچی میگم هانگسو چیکارمیکنه ازش خبرداری؟لی هانگسو رومیگم!

ا/ت توذهنش:مگه..... اوه نه نه

ا/ت:میگم نونا،اون چیکاره لی هانگ فی میشه؟

نونا:دخترش چطو مگ؟....

زودی رفتم پیش بابا

ا/ت:بابا...فضولی نباشه اما میخواین با لی هانگفی چکارکنین؟

پدرته:نگا دخترم این یکی اززیر دستای رییس جمهورعه وازاطلاعات ما فهمیده وما میخوایم بکشیمش.

ا/ت:نههههه😨اون اسم دخترش لی هانگ سو نیس که؟

بابا:چراهس

ا/ت:نه دخترش دوستمه.....😨

تهیونگ:نه اون دوست دبیرستانت نیس،اون لی هانگسو اسم باباش لی مینهو هست=/همون دوست دخترقبلی سوکجین😐

ا/ت:ودف؟؟؟ •____• آها دخترشم میکشین؟

تهیونگ:حتماً عخشم😅💓.......فقط چرا!!!!😕

ا/ت:یادت رف که چیکار کرد،نزدیک بودمنو تودانشگاه بدنام کنه یاحتی…

تهیونگ:آها یادم اومد میای باهم بریم بکشیمش؟😆🙏🏻لطفا🥺

بابا:وات؟ دخترش دیگه چرا؟؟؟؟؟؟؟

تهیونگ:بابا...یعنی آقا نگا این یه خر به تمام معناعه.یعنی خودخره،خرازاون خریتویاد گرفته،خر....

کوک:اویییی،بسه فهمیدیم خربه توان میلیارد😐🔪

تهیونگ:دقیقاً دختره کثاف.ت:/

یومی:به این میگن کلاس آموزش فحش آفرین،استادکیم چندتا دیگه لطفاً

تهیونگ:یومی یه لحظه ساکت،اصلا اعصاب ندارم(پدرمن*-*)

یومی:اوکی....بخشید داداشی

ا/ت:حالا منم میتونم همراه اوپا برم،لطفااا🙏🏻🥺🥺🥺🥺

بابا:باشه،بریدآماده شید۲روزدیگه عملیات داریم.

تهیونگ:پس دوتاشونومیکشیم😈

بابا:باشه فقط دختره گردن خودتونا:/اگه پلیس گرفتتون بهتون فراموشی میزنیم و...

ا/ت:نه بابا سعی میکنسم دوتاشون تویه مکان باشن؛بعدهردورو بووممم میکشیم😈

جیمین:خیلی شیطانی شدینا میشه چندتاگلوله ازطرف من حرومشون کنین؟اگه اضاف اومد😕😊

ا/ت:حتما جمن شییی

نامجون:بچه ها دقت کنین:/

کوک:رعایت میکنن نمجون جون😜

نامجون:نمجون ودرد کوفت(چی بچم نگو@---@)

کوک:ببخشی،.....گ..گفتم یکم بخندیم:)

تهیونگ:حالا....مابریم اسلحه وتجهیزاتو حاضر کنیم:)ا/ت بدوبریم

🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡

تمووم:)

شرمنده کم بود بخاطر همین سعی میکنم امشب یافردا پارت۴ روبدم😁

بایییی🙂💚