مسترمافیاp2⛓🔪❤️

𝖪𝗂𝗆 𝗛𝗼𝗻𝗲𝘆!🧀 · 10:50 1400/04/17

سلام:)

اومدم با پارت۲

یک روز درمیون پارت داریم😁💜

خب بریدادامه🖇🌈

قسمت دو مسترمافیا❤️⛓🔪

ساعت9:30PM🕘🎟

 

اززبان ا/ت🌸🕸🍻

رفتم بلیز آستین کوتاهسفیدم که روش نوشته بود"crazy"باشلوار لی مشکیم پوشیدم.

(*سخن هانی:کلمه ای به جز دیوونه به ذهنم نرسیدیه کلمه تصورکنین*)

ساعت۱۰تهیونگ اینا میان.موهامو دم اسبی بستم وچتری موهامو مرتب کردم ویه رژ کم رنگ صورتی زدم.

****

رفتم طبقه پایین،دیدم تهیونگ وخانوادش اومدن دارن احوال پرسی میکنن.

وجدان:خاک تو سرت اسکل برو سلامی چیزی بده

من:مگه مسلمونم،اسلام علیکم والا عبادلله الصالیحین

وجدان:یه هلویی ملویی یه چی دیگه سیسی:/

من:اوک

&

من:سلام.

پدرته ومادر ته:سلام ا/ت خانم😍😊

من:خوبین؟ سلامتین؟😊🌿

تهیونگ:سلام کیوت خانم🥺❤️

ومیپره بغلت وتوهوا میچرخونتت...

مامان وبابات ومامان تهیونگ که خبر ندارن شاخاشون رشد میکنن😃🌩

تهیونگ که متوجه اوضاع میشه خودشو جمع وجور میکنه ومیگه:اهمم...(صاف کردن گلو)ببخشید🙄

مامان ته:توضیح(روبه بابای ته)

بابا ته:نگا اینا دوس پسرودخترن،۲ساله،امروز ته بهم گف

بابا:وا...چرا شما بیشعورا چیزی نگفتین

ماماناتون:الهی کرم بزنین توله سگا😤🕸

ا/ت،تهیونگ:شرمنده 🙄🥺

پسرا:مامیدونستیم😆😝

یومی:ا/ت...خیلی،گاد میییی(خدای من😂)

نونا:خب من کِی عمه میشم.

همه باتعجب به سمت نونا برگشتن.

بابا ته:تندنرو فرزندم😶👍🏻

چانیول:خب راس میگه اینا هنو هِر وکِر روتشخیص نمیدن:/😂

ا/ت:بَ رَ بَ بَ ''بروبابا''🤓

مامانت:بس کنین بچه ها،خانم کیم...آقای کیم بفرمایین بشینین☺️

🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙

 خب امیدوارم خوشتون اومده باشه:)

شنبه پارت بعدو میدم🙂💋

بای تاهای🌿💓