تک پارتی هوسوک

𝖪𝗂𝗆 𝗛𝗼𝗻𝗲𝘆!🧀 · 13:26 1400/05/13

هاییی^-^🧡

اومدم بایه تک پارتی از هوسوک:)درخواستی یه عزیزکه اسمش عجیب بود😁

آره جیهوپ جان...خب این مدل تاریخیشه،یعنی هم مدرنه هم سنتی گرفتین؟:/👍🏻

لایک وکامنتم یادتون نره شکلاتای خاله👀😐

 

از زبان جینسو💙💙💙

هفته دیگه روز تاج گذاری ولیعهد بود،من از بچگی توی قصرخاندان جانگ بودم.پادشاه امسال۵۵ساله میشدوطبق قوانین گذشته ورسوم بایدتاج وتختو به ولیعهدمیداد.

ولیعهد درست بامن همسن بود؛پدرم میگفت:وقتی مادرت توروبارداربودخبراینکه ملکه پسردارشده کل کشوررو پر کرده بود.همزمان باولیعهد جانگ هم من دنیا اومدم.اما تفاوت سنیمون چندساعته.دروغ چرا...همه دخترای کشوریادنیا عاشق ولیعهدبودن،خودمنم یکی ازاونا🌬

پدرومادرمن جزء پزشکان مورداعتمادشاه وملکه هستند،منم یکی از شاگردهای آقای کیم درزمینه پزشکی هستم.

لباسمو حاضرکردم وگذاشتم روتختم ورفتم که برم یه دوش بگیرم.

گوشیمم توهمین حال زدم تو شارژ.تفاوت مابابقیه کشورااینه که همزمان با مدرنیته سنت های قدیمی هم پابرجا نگه میداریم.

ولیعهدجانگ هوسوک،خیلی آدم شادیه،عاشق رقص و ورزشه…من خودم یه باراونوبالباس اسپرت موقع ورزش دیدم.خیلی جذابه😍💗

اون منو میشناسه،یه چندباری یواشکی باهم ازقصراومدیم بیرن:)😆🥺

 

اززبان هوسوک☀️☀️☀️

داشتم توی محوطه قصرقدم میزدم که دیدم مین جینسو داره با یکی ازخدمتکارا صحبت میکنه،متوجه حضورمن نشده بودوخیلی سریع میخواست ازبغل من ردشه که خوردبه من.

منم محکم کمرشو گرفتم اما تعادلمو ازدست دادم وافتادم روش وهمون لحظه یه میله چوبی ازبالاخوردتوسرم ولبم وخوردبه لب جینسو🙈

("مودمن:عررر🤩🥺")

هیچکی تو قصرنبود،منم به خودم اومدم وزودی ازروش بلندشدم.

هوسوک:ببخشید

جینسو:من بایدمعذرت خواهی کنم،قربان ببخشیدحواسم نبود☹️😦

تصمیم گرفتم یکم اذیتش کنم😏😈

کوبوندمش به دیوارپشت سرمون وشروع کردم به بوسه های ریز زندن به کل صورتش.

هوسوک:میشه انقدر رسمی نباشی بیب؟🥴🥺

جینسو:هوسوکا...اگه یکی ماروببینه چی؟

هوسوک:خب ببینه

جینسو:اونوقت به بابات چی میگی؟:|

هوسوک:میگم دوس دخترمه😉

جینسو:واقعااا😍🥺هوسوکا ی چیز بهت بگم؟

جینسو:من..

هوسوک:بگو:)

جینسو:من......بهت...ع..علاقه ددارم😓

هوسوک:خب،کی قرار بذاریم؟بیا بریم بیرن شامو اونجا بزنیم😋🤫

جینسو:عاا...اوک:/

هوسوک:آها راستی لباس اسپرت بپوش اون سبزکه روش نوشته سان شاین

جینسو:تو ازکجا لباسای منو میدونی چه شکلین؟😮

هوسوک:اونشب که مست کرده بودی😉

جینسو:اون تو...بودی که منو انداختی روکولت آوردی تواتاقم؟@___@

هوسوک:زودبپوش بریم دیگه

 

یک هفته بعد...🇰🇷🇰🇷🇰🇷

 

اززبون نویسنده🧡🧡🧡

مراسم تاج گذاری انجام شد.

هوسوک قسم خوردکه پادشاه خوبی برای کشورش بشه.

بعدازمراسم هنوز مردم نرفته بودن،هوسوک داشت سخنرانی میکردوآخر سخنرانی گفت:مین جینسو،عاشقتم ودوید سمتتوویه جعبه ازجیبش درآوردوازت خواستگاری کرد.

هوسوک:حاضری تاوقتی زنده ام،همسر،همراه،وتنها عشقم...برای همیشه باشی؟😍

جینسو:برای همیشه وتاابد بلهههههههههههههه😍❤️

وهمو بوسیدن و۷ماه بعدازدواج کردنو و دارای۴فرزند شدندوبه خوبی وخوشی زندگی کردند👌🏻

🌬𝕥𝕙𝕖 𝘢𝘯𝘥🛴 

لایک وکامنت یادت نره:)⛱🌙

شرمنده کارداشتم بخاطرهمن کم شد